هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی مقوله باهمآیی واژگانی در متون نظم و نثر زبان فارسی است. یافته های حاصل از بررسی داده ها، کاربرد دست کم دوازده نوع باهم آیی را به لحاظ مفهومی در پیکره نشان میدهد. این باهم آیی ها، هر یک با بسامد رخداد متفاوت در بیان محتوا و گسترش معنای مورد نظر نقش داشته اند. نتایج نشان میدهد که چگونه هر ...
بیشتر
هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی مقوله باهمآیی واژگانی در متون نظم و نثر زبان فارسی است. یافته های حاصل از بررسی داده ها، کاربرد دست کم دوازده نوع باهم آیی را به لحاظ مفهومی در پیکره نشان میدهد. این باهم آیی ها، هر یک با بسامد رخداد متفاوت در بیان محتوا و گسترش معنای مورد نظر نقش داشته اند. نتایج نشان میدهد که چگونه هر یک از این باهمآیی ها، به ویژه باهمآیی های مترادف، متقابل، شمول معنایی، متداعی و اصطلاحی نقش مهمی در تاکید و تشدید معنایی دارند و باعث خوانش بهتر متن میگردند. این درحالی است که دیگر باهم آییه ا از جمله باهم آیی های مطلق، اِتباعی، جهتی، جنس و غیره با کاربست محدودتر در اولویت دوم قرار گرفته اند. نتیجه دیگرِ پژوهش، مواجهه با دو نوع باهم آیی (از منظر ساختاری) است که عبارتند از باهم آیی صفت با صفت و باهم آیی قید با قید که حاصل بررسی این داده ها است و می توان آنها را به عنوان دستاوردی تازه به طبقه بندی پنج گانه قبلی افزود.